rubru virtual education 5

آموزش مجازی ؛ تاریخچه، مزایا، فرصتها، موانع و چالشها

فهرست مطالب

آموزش مجازی یا آموزش الکترونک آخرین نوع از آموزش تا کنون است. پیش از آن خوب است بدانیم آموزش یعنی چه و چه اقسام و انواعی دارد و تاریخچه آن چیست. در این متن نگاهی گذرا به تاریخچه آموزش و انواع آن خواهیم داشت و سپس  به مزایا، فرصتها و موانع و چالشهای پیش روی آموزش مجازی خواهیم پرداخت.

در ابتدا با چند سوال مواجه هستیم که باید به آن بیندیشیم

آموزش چیست؟

 آیا آموزش همان تربیت است؟

تفاوت دانش با مهارت و نحوه آموزش این دو چیست؟

نتیجه آموزش چیست؟ تغییر رفتار، تغییر باور؟ یا هر دو؟

آیا آموزش امری از پایین به بالا است یا از بالا به پایین ؟ یعنی تعلّم است یا تعلیم؟ آموختن است یا آموزش دادن؟ کنش است یا واکنش؟

آموزش از کی شروع شد؟  اولین آموزگار و اولین دانش آموز کیست؟

چگونه می توان میزان موفق بودن یک مدل آموزشی را سنجید؟

و…

سوالات زیادی در این موضوع وجود دارد که شرح آن در این متن نمی‌گنجد ولی پاسخ به بعضی از آنها ضروری است که به آن پرداخته خواهد شد.

تعریف آموزش

آموزش را اینگونه تعریف کرده اند:

آموزش (Education) فرآیند تسهیل یادگیری یا کسب دانش ، مهارت ها ، ارزش ها ، اعتقادات و عادات است. روشهای آموزشی شامل تدریس (teaching) ، آموزش (trainin) ، داستان پردازی (storytelling) ، بحث و تحقیقات هدفمند است. آموزش اغلب با هدایت مربیان صورت می گیرد ، اما فراگیران نیز می توانند خود را آموزش دهند. آموزش می تواند به صورت رسمی یا غیر رسمی باشد و شامل هر تجربه ای است که تأثیر سازنده ای در طرز فکر ، احساس یا اعمال فرد داشته باشد.

تفاوت آموزش با یادگیری

تفاوت آموزش و یادگیری را می‌توان اینگونه بیان کرد که در آموزش ، هدف ، انتقال مجموع‌های از دانش‌های طبقه‌بندی شده در یک رشته یا سطح خاص است که لزوما با آزمون‌هایی به منظور سنجش میزان انتقال کامل و یا صحیح این حجم و شکل دانش همراه است. حد مورد قبول نیز ، کسب نمر‌ه‌ای است که لزوما شاید فقط یک سطح از طبقه‌بندی یادگیری (طبق طبقه‌بندی بلوم) را بسنجد.

بنجامین ساموئل بلوم (Benjamin Samuel Bloom) روانشناس آموزشی امریکایی برای یادگیری شش طبقه تعریف کرده است: دانش ، فهمیدن ، به کار بستن ، تجزیه و تحیلی ، ترکیب ، ارزشیابی.

اما یادگیری ، می‌تواند مفهوم وسیعتری داشته باشد؛ در یادگیری ، به یک سطح و فقط توجه به حفظ کردن مطالب و در نهایت شرکت کردن در یک آزمون تئوری و حتی عملی بسنده نمی‌شود بلکه یادگیری ، پا را فراتر نهاده و علاوه بر اینکه دانشجو می‌بایست مطالب را تا حدی که لازم است حفظ کند بلکه می‌بایست بفهمد و به کار گیرد.

منظور از فهمیدن ، پی بردن به کلیت مطالب و بیان آن به زبان ساده می‌باشد به گونه‌ای که دانشجو در هر کجای مساله مشابهی از مورد یادگرفته شده قرار گیرد می‌تواند مصداقی از آن مفهوم یادگرفته شده را بیابد؛ به بیان دیگر ، فهمیدن یعنی پی بردن به مفهوم و پیدا کردن مصادیق.

همچنین در یادگیری میتواند مفهوم یادگرفته شده را در موقعیت‌های مشابه به کار بگیرد و اینطور نیست که بعد از یک آزمون (ولو با کسب نمره قبولی) ، چیزی از آن مطالب را در ذهن نداشته باشد.

با توجه به مواردی که بیان خواهد شد ، آموزش مجازی ، بیش از آموزش سنتی و دانشگاه مجازی بیش از دانشگاه سنتی میتواند دانشجو را به مفهوم یادگیری (بجای صرفا یاددادن و آموزش) برساند.

ظرفیت دانشگاه‌های سنتی ، محدود و ظرفیت دانشگاه‌های مجازی تقریبا نامحدود می‌باشد البته این مورد بسته به کشوری که از دانشگاه مجازی استفاده می‌کند و وجود زیرساخت‌های لازم میتواند متفاوت باشد. در دانشگاه‌های سنتی ، حضور تمام وقت الزامی می‌باشد در صورتی که در دانشگاه‌های مجازی می‌توان به صورت پاره وقت در جلسات شرکت کرد ، همچنین با استفاده از محتوا‌های ضبط شده که به صورت آفلاین مورد استفاده قرار می‌گیرند میتوان محدودیت‌های دانشگاه‌های سنتی را تا حدود زیادی پوشش داد.

شکل سنتی دانشگاه‌ها به گونه‌ای بوده است که در آن مدرس ، سخن‌گرا بوده و در واقع به صورت استادمحور برگزار می‌شده است در صورتی که در دانشگاه‌های مجازی ، جامعیت‌گرایی و دانشجومحوری نمود بیشتری دارد.

 به منظور شکل‌گیری دانشگاه‌های سنتی به زیرساخت‌های حجیم و پرهزینه و بسیار زیادی نیاز است در صورتی که برای ایجاد دانشگاه‌های مجازی ، در صورتی که زیرساخت وب مناسبی وجود داشته باشد میتوان با فضای فیزیکی کوچکتر و فعالیت پویاتر ، اقدامات آموزشی و یادگیری به مراتب بیشتر و وسیع‌تری را انجام داد.

آغاز آموزش

تعاریف زیادی توسط حکما از ارسطو تا کنون از انسان شده است ، برخی انسان را «حیوان ضاحک» نامیده اند ، برخی «حیوان سیاستمدار» ، برخی «حیوان متعجب» و مشهورترین آن همان تعریف ارسطو است که انسان را «حیوان ناطق» نامیده و در اینجا نطق و سخنگویی نشان از تفکر است. می توان انسان را «حیوان آموزش‌دهنده و آموزش‌پذیر» نیز نامید. چون گرچه حیوانات نیز قابلیت پذیرش برخی آموزه ها را دارند ولی امکان آموزش دادن آن را ندارند!

اما اولین آموزگار کیست؟ اولین معلم پروردگار است آنجا که به آدم اسماء را آموخت و داستان آموزش اسماء به آدم برتری این آفریده را به سایر اصناف خلقت آشکار کرد: «و علّم آدم الأسماء کلها» (و پروردگار تو به آدم تمام اسماء را آموخت)

اولین آیات نازل شده بر آخرین پیام آور نیز روایت از آموزش دارد آنجا که می گوید «بخوان و پروردگار تو کریم تر است ، همان که قلم و نوشتن را آموخت» پس آغاز آموزش را می توان همزمان با خلقت بشر دانست.

روش‌های آموزش

در طول تاریخ انسان‌ها روشهای مختلفی برای یاد دادن و یاد گرفتن داشته اند. از تقلید تا گفتگو ، از تدریس تا پرورش و پژوهش هدایت‌شده ، از قصه‌گویی تا بازی‌وارسازی. در زیر برخی از روش‌های آموزش بررسی اجمالی شده است.

آموزش از طریق گفت‌وگو

اساساً گفت‌وگو راهی برای فهمیدن است ، راهی که خود نیز بخشی از این دانایی را شکل داده و تنها ابزار دست یافتن به فهم صحیح نیست. یکی از اولین متفکرانی که بر گفت‌وگو برای یافتن حقیقت تأکید می‌کرد ، سقراط بود. او معتقد بود آفرینشِ معنا در پرتو گفت‌وگو حاصل می‌شود. بدون مکالمه نمی‌توان انتظار شنیدن و هم‌رأیی داشت. هیچ‌یک از مکالمات سقراطی برای قانع ساختن یا مخالفت‌ ورزیدن نبود. او شالوده ی این مکالمات را فهم و تفهم می‌دانست.

آموزش از طریق قصه‌گویی

 این روش که امروزه آن را داستان‌سرایی (Storyteling) می‌نامند سابقه‌ای همزاد بشر دارد و تمام اندیشمندان از این روش برای آموختن دانسته های خود به جامعه استفاده می‌کردند. انبیاء نیز از قصه‌گویی غافل نبودند. در قرآن به «أحسن القَصص» اشاره شده که نکته ظریفی در آن نهفته است. نگفته «ای پیامبر ما بهترین داستان ها را برای تو می‌گوییم» بلکه گفته ما «بهترین داستان‌گویی را برای تو می گوییم». که اشاره به روایت‌های گوناگون از یک اتفاق دارد.

نوشته‌های اندیشمندان ایرانی نیز پر از داستان‌سرایی است؛ از شاهنامه فردوسی و بوستان سعدی و مثنوی مولوی تا قصه‌های کوچک برای بچه‌های کوچک نوشته مهدی آذری یزدی.

البته در داستان‌گویی گاهی اوقات آموزش از طریق شخصیت انسانی دادن به سایر جانداران انجام می‎پذیرد همچون کتاب کلیله و دمنه و منطق الطیر عطار نیشابوری.

آموزش از طریق شعر

وقتی یک متن به صورت منظوم در می‌آید در ذهن راحت‌تر ماندگار می‌شود لذا بسیاری از مفاهیم به روش شعر آموزش داده می شود ، به خصوص برای کودکان. به عنوان مثال مجموعه کارهای «حسنی نگو یه دسته‌گل» سروده منوچهر احترامی از نویسندگان مطرح ادبیات کودک و نوجوان از دهه ۶۰ تا امروز ، با مجموع تیراژ چندمیلیونی همچنان یکی از محبوب‌ترین کتاب‌های کودکان به‌شمار می‌رود.

برخی بزرگان نیز برای آموزش از این روش استفاده کرده اند ، کتاب منظومه ملا هادی سبزواری ، عارف ، فیلسوف و شاعر مشهور دوران قاجاریه یکی از آنها است. هدف وی از تألیف این کتاب ، ایجاد زمینه و دیدگاه عمومی ، منطقی ، فلسفی و عرفانی برای ورود و فهم به درس «اسفار اربعه» ملاصدرا بود. وی با زبردستی و مهارت خاص موفق به انجام این امر شد و در قالب شعرهای زیبا این کار را انجام داد. هیچ کتابی پس از تألیف شرح منظومه ، تاکنون نتوانسته جایگزین آن از حیث روش و مبانی گردد. ابن مالک ، نیز در کتاب الفیه که شامل هزار بیت شعر است ادبیات عرب و علم نحو را به دانشجویان این حیطه آموزش داده است.

آموزش از طریق بازی

روانشناسان امروزه تأکید خاصی بر آموزش و پرورش دوران کودکی و نقش مهم آن در زندگی آینده دارند به طور مثال «بلوم» از پژوهش‏های خود نتیجه می‏‌گیرد که حدود ۵۰ درصد از رشد هوشی کودک از بدو تولد تا ۴ سالگی ، حدود ۳۰ درصد از ۴ سالگی تا ۸ سالگی و ۲۰ درصد از باقیمانده در فاصله ۸ تا ۱۷ سالگی شکل می‏گیرد.

بازی کردن یک فعالیت لذت‏بخش است که در برگیرنده افراد ، اشیا و تحرک می‏باشد. هر چیزی از فوت کردن حباب‏های صابون به اطراف گرفته تا خواندن یک قطعه شعر ، نوعی بازی محسوب می‏شود. تمامی والدین از این حقیقت آگاه هستند که بازی می‏تواند شامل هر فعالیتی باشد که کودک با اشیای اطراف خود انجام می‏دهد.

بررسی فرایند بازی و در نظر گرفتن آن به منزله یکی از فعالیت‏های انسان به خصوص فعالیت‏های کودکان ، از مسائلی است که روانشناسان همواره به آن توجه کرده‏اند. بازی مانند کنش‏های روانی دیگر در شمار فعالیت اساسی سازمان روانی انسان قرار دارد.

به اعتقاد ژان پیاژه ، نوزاد ، موجودی فعال و مبکتر رفتار است. طفل به سرعت تمایز بین خصوصیات محیط نزدیک خویش را می‌‏آموزد و به انطباق رفتار خویش در جهت الزامات آن می‏‌پردازد.

مشاهدات مختلف گویای این امر است که کودکان از بدو تولد شروع به بازی می‏کنند و آنگاه با افزایش سن و کسب تجربه ، نوع بازی خود را تغییر می‏دهند.

به اعتقاد روانشناسان ، اطلاعاتی که کودک از طریق بازی کسب می‏کند نه تنها برای زندگی فعلی او بلکه با زندگی آینده او ارتباط می‏یابد. بازی فرایندی است که آماده‏سازی کودک را برای آینده مشخص می‏کند.

بازی برای تحول شناختی ، عاطفی ، اجتماعی و جسمانی کودک ضرورت تام دارد بازی طریقه یادگیری کودک درباره بدن خود و دنیای پیرامون است بازی وسیله‏ای برای سازندگی کودک است. او از طریق بازی یاد می‏گیرد ابداع می‏کند و تجربه نماید.

بازی رشد هوشی را تسریع می‏کند در این صورت آشنا کردن کودک با بازی و محرک بازی یکی از عواملی است که رشد شناختی کودک را تسهیل می‏کند بازی برای رشد مهارت‏های ذهنی ، اساسی است. کودکان در بازی می‏توانند بدون دخالت دیگران تجربه بیندوزند و دراین ضمن توانایی‏هایی را کسب کنند.

آموزش از طریق تدریس

یکی از راه‌ها برای سنجش میزان آموختن یک موضوع ، تدریس آن به دیگران است که امروزه در دانشگاه‌ها با عنوان کلاس حل تمرین شناخته می شود.

ژوزف-لویی لاگرانژ ، ریاضی‌دان و منجم ایتالیایی-فرانسوی در این باره می‌گوید:

هیچ ریاضی‌دانی اکتشافات شخصی خود را درک نکرده‌است ، مگر این هنگام که این مطالب آن قدر در نظر او واضح و روشن شوند که چون از خانه به کوچه برود بتواند آن‌ها را برای اولین فردی که بر سر راه خود می‌بیند به سهولت شرح دهد!

انواع آموزش

بر حسب هدف‌گذاری

مستقیم: منظور راهکاری است که هدف اصلی آن آموزش مستقیم به افراد است. به طور مثال کلاس درسی

غیرمستقیم: منظور راهکاری است که هدف اصلی آن آموزش یک مطلب خاص نیست ، اما به طور غیر مستقیم افراد را آموزش می‌دهد. مانند صفحات ویکی‌پدیا

بر حسب حضور

حضوری

مجازی

نیمه‌حضوری

بر حسب تعداد افراد

جمعی

فردی

بر حسب روش

خودآموزی

دوطرفه (استاد و شاگرد)

اشتراکی

آموزش مجازی نتیجه چهارمین انقلاب در آموزش

در یک دسته‌بندی کلی و برگرفته از دیدگاه اریک اشبی ، طی چهارمرحله ، در فرایندهای آموزشی ، انقلاب رخ داده است:

اولین انقلاب ، آموزش خارج از خانه

اولین انقلاب آموزشی زمانی بود که به این نتیجه رسیده شد که دیگر خانه ، محل یادگیری همه چیز نیست و بخش مهمی از آموزش به ویژه مواردی که برای زندگی در دنیای بیرون از خانه لازم و ضروری است می‌بایست در بیرون از خانه انجام شود. بدین شکل ، مکتب و مدرسه ، محلی شد که در آن آموزش به مراتب رسمی‌تر از خانه ، انجام می‌شد.

دومین انقلاب ، اختراع خط

دومین انقلاب ، زمانی بود که نوشتار ، به نوعی جای گفتار را گرفت و دیگر به جای اینکه شخصی که آموزش در مکتب یا مدرسه را بر عهده دارد به سخنوری صرف بپردازد ، بخشی از یادگیری‌ها به متون نوشته شده منتقل شد و یادگیری را در غیر از زمان حضور در مکتب و مدرسه نیز ممکن کرد.

سومین انقلاب ، اختراع چاپ

سومین انقلاب که می‌توان آن را کهکشان گوتنبرگی نامگذاری کرد مربوط می‌شود به اختراع ماشین چاپ و تولید انبوه منابع مکتوب. گستره رواج دانش مکتوب بعد از این اختراع ، با هیچ زمانی در تاریخ قبل از خود قابل مقایسه نبود.

چهارمین انقلاب ، گسترش اینترنت

چهارمین انقلابی که شکل گرفت ، مربوط به زمانی می‌شود که اینترنت پا به عرصه وجود گذاشت و در کمترین زمان ممکن بیشترین حجم اطلاعات ، قابلیت دریافت و ارسال پیدا کرد؛ این همان انقلابی است که تحت عنوان عصر ارتباطات ، عصر اطلاعات و… نامگذاری می‌شود.

عصر اطلاعاتی شامل چند ویژگی است که رایانه (و سپس گوشی‌های هوشمند) به عنوان موتور محرکه‌ی این عصر ، اطلاعات به عنوان انرژی ، و دانش و آگاهی به عنوان راهبر این عصر بیان می‌شود. این ویژگیها ، که برای عصر اطلاعات از آن یاد کردیم ، همان است که باعث کوچک شدن جوامع یا ظهور دهکده‌ی جهانی می‌شود و این روزها مورد توجه همگان است و اینکه جریان اطلاعات به مثابه شریان اصلی حیات جامعه به شمار می‌رود.

در اینجا یکی از تعاریفی که از فناوری اطلاعات میتوان بیان کرد این است که فناوری اطلاعات شاخه‌ای از فناوری است که با استفاده از سخت‌افزار ، نرم‌افزار ، شبکه‌افزار و فکرافزار مطالعه و کاربرد داده و پردازش آن را در زمینه‌های ذخیره ، تغییر ، انتقال ، مدیریت جابجایی ، مبادله ، کنترل ، سوییچینگ و داده‌آمایی خودکار امکان‌پذیر می‌سازد.

تاریخچه آموزش مجازی

در اواخر دهه‌ی ١٩۶٠ بود که امکان ذخیره‌سازی اولین متن آزمایشی به صورت دیجیتالی در رایانه به وجود آمد.

در اوایل دهه‌ی ١٩٧٠ اولین کتاب الکترونیکی در زمینه‌ی ادبیات کلاسیک ، امکان ارائه یافت ،

ساخت اولین کتابخانه‌ی الکترونیکی در دانشگاه کلمبیا در اوایل دهه‌ی ١٩٨٠ صورت گرفت.

اواخر همان دهه دایره المعارف ٢۶ جلدی به صورت الکترونیکی انتشار یافت.

شرکت سونی اوایل دهه‌ی ١٩٩٠ اولین دستگاه کتابخوان الکترونیکی را به بازار عرضه کرد.

اولین کلاس‌های آموزشی که به صورت همزمان برگزار می‌شد ، در دانشگاه میشیگان در اوایل دهه‌ی ١٩٩٠ برگزار شد که امکان ارائه یافت و در واقع عملیاتی گردید.

از اواسط دهه‌ی ١٩٩٠ در دانشگاه‌های آمریکا ، اروپا و هند ، ارائه‌ی درس‌های اینترنتی به صورت آزمایشی آغاز به کار کرد.

اولین دوره‌های آموزشی تحت وب در سال ١٩٩۶ راه اندازی شد و در سال ١٩٩٧ اولین دانشگاه مجازی پدید آمد.

سرانجام در سال ١٩٩٩ دو نهاد آموزشی سنتی و مدرن (مجازی) در کنار هم در دانشگاه‌ها حضور یافتند.

در این میان عوامل موثری تسریع‌کننده‌ی رشد روزافزون آموزش مجازی شدند:

توسعه‌ی زیرساخت مخابراتی و امکان دسترسی سریع به اینترنت ، کاهش ب‌های رایانه (از ١٠٠ واحد در دهه‌ی ٧٠ به کمتر از ١٠ واحد در انت‌های دهه‌ی ٩٠ میلادی) ، پیدایش اینترنت گرافیکی و تار جهان‌گستری (وب) و توسعه‌ی پیما‌ن‌های جدید فرامتنی و فرارسانه از مهمترین عوامل موثر تسریع رشد آموزش مجازی بوده‌اند.

 اگر نگاهی سطحی و گذرا به تعداد کاربران اینترنت داشته باشیم ملاحظه می‌شود این تعداد که ١٣ میلیون نفر در سال ١٩٩٣ بوده به ۴٠٧ میلیون نفر در سال ٢٠٠٣ و یک میلیارد نفر در سال ٢٠٠۵ رسیده است؛ این موضوع به وضوح رشد سریع این فناوری را نشان می‌دهد. در این زمینه ایجاد رشته‌های اینترنتی در درون دانشگاه‌های موجود به عنوان مکمل کلاس‌های سنتی (و نه به عنوان جایگزین آنها) یکی از اصلی‌ترین راهکار‌های تحقق دانشگاه مجازی بوده است. به همین دلیل تاکنون بیش از ۴٠٠ دانشگاه اقدام به تاسیس رشته‌ی اینترنتی کرده‌اند. همچنین ایجاد دانشگاه‌های جدید در بستر اینترنت راه حل دیگری بوده است که از گذشته تاکنون انواع مختلف این نوع دانشگاه‌ها را به وجود آورده است؛ از جمله: دانشگاه فونیکس در آمریکا با ١٢٠٠٠ دانشجو و دانشگاه تامیل در هند.

علاوه بر این ، در عرصه‌ی بین‌المللی چند دانشگاه به صورت مشترک اقدام به تاسیس دانشگاه مجازی کرده‌اند از جمله: دانشگاه کلاید از همکاری بین دانشگاه‌های انگلستان ، اسکاتلند و سایر کشور‌های اروپایی در سال ١٩٩۶ تاسیس شد؛ دانشگاه فرمانداران غربی از تشکل مشترک ١۶ دانشگاه در سال ١٩٩٧ تاسیس شد و بالاخره دانشگاه مجازی کالیفرنیا تشکلی از ۴۵ موسسه آموزشی بوده است.

نمود‌های آموزش مجازی

 از مهمترین رویکرد‌های عصر اطلاعات و ارتباطات و فناوری ، آموزش مجازی است. این آموزش ، نمود‌های متفاوتی دارد که می‌توان در دسته‌های سه‌گانه یادگیری از راه دور ، یادگیری برخط و یادگیری مجازی تلفیقی تقسیم‌بندی کرد. پیش از توضیح هر کدام از موارد فوق‌الذکر به بیان تاریخچ‌های از سیر تکوین آموزش مجازی از سال ١٩۶٠ تا سال ١٩٩٩ می‌پردازیم:

یادگیری از راه دور

اولین بار ، این ایده در سال ١٩٧٨ در فنلاند اجرا شد. بین این شیوه و آموزش سنتی ، شباهت‌هایی وجود دارد. به عنوان مثال ، همانند آموزش سنتی ، نیاز است که معلم ، حضور داشته باشد. همچنین کتاب ، صوت و یا حتی ویدئو و سایر مواد آموزشی هم معمولا در این شیوه از یادگیری مورد استفاده قرار می‌گیرد.

یادگیری برخط

از اواخر دهه‌ی ١٩٨٠ میلادی در دانشگاه‌های هاروارد و میشیگان این روش مورد استفاده قرار گرفت. مهمترین وجه تمایز این روش با کلاس‌های سنتی در محیط یادگیری است. در واقع مثلث معلم ، متعلم و محیط ، لازمه‌ی برگزاری این شکل از آموزش‌ها است با این تفاوت که محیط یادگیری ، کاملا مجازی است و معلم و متعلم ده‌ها و یا حتی صد‌ها کیلومتر ممکن است از هم فاصله داشته باشند و به صورت همزمان در محیط یادگیری حضور به هم رسانند.

یادگیری مجازی تلفیقی

در این نوع از یادگیری ، تمام روش‌های تدریس و امکانات آموزشی که در روش‌های سنتی آموزش و یا سایر صور یادگیری مجازی وجود داشت را می‌توان در امر آموزش دخیل کرد. مهمترین روش‌های تدریس مدرس در این شیوه (به ویژه به شکل امروزی آن) عبارت از روش‌های سخنرانی ، پرسش و پاسخ ، و حتی استفاده از ارائه‌دهنده‌هایی مانند جدول ، نمودار ، صوت ، انیمیشن ، ویدیو کلیپ ، نقشه‌های سه بعدی ، پاورپوینت و بسیاری از موارد دیگر است.

حتی می‌توان سایر محیط‌های آموزشی را در همین محیط آموزشی مورد استفاده قرار داد؛ بعنوان مثال فرض کنید قصد آموزش دادن یک سری فرایند‌های اجرایی در یک سایتی را دارید که میخواهید آن سایت را به فراگیرانتان آموزش دهید. با استفاده از اشتراک‌گذاری دسکتاپ سیستم مورد استفاده مدرس ، می‌توان مراحل اجرایی سایت مورد آموزش را برای فراگیران کلاس بر خط به نمایش گذاشت.

تفاوت‌های اصلی دانشگاه سنتی و دانشگاه مجازی

با نگاهی به مطالبی که تا اینجا ذکر شد ، به این نتیجه می‌رسیم که به طور کلی نه می‌توان دانشگاه سنتی را کنار گذاشت و نه میتوان نسبت به دانشگاه مجازی بی‌توجه بود. هر کدام از این دو نوع دانشگاه دارای قابلیت‌هایی هستند که اگر بتوان آن‌ها را به نحو مطلوب با هم ترکیب کرد ، نتایج بسیار موثرتری نسبت به استفاده تک‌بعدی خواهند داشت.

در دانشگاه‌های سنتی همواره اینطور بوده است که دانشجو به دنبال دانش میرفته است. شاید اصطلاح این کلمه در فارسی هم به همین علت باشد و انتقادی که بعضا از دانشجوهایی که علی رغم اخذ مدرک دانشگاهی ، توانمندی خاصی در آن رشته‌ای که فارغ‌التحصیل شده بودند را نداشتند به همین علت باشد چرا که می‌بایست دانشجو یک جوینده دانش باشد و این اصطلاح ، در واقع به شکل سنتی دانشگاه اشاره می‌کند.

بر خلاف دانشگاه سنتی ، در دانشگاه مجازی ، دانش به دنبال دانشجو میباشد. شاید علت این عنوان این باشد که به حدی دانش در دانشگاه مجازی (حداقل از نظر حجم) زیاد است که کافی است دانشجو به یک تحقیق الزامی یا اختیاری دست بزند؛ به قدری با منابع یادگیری مواجه خواهد شد که می‌بایست روشی را به منظور طبقه‌بندی این منابع و استفاده درست از آن اختصاص دهد.

در دانشگاه‌های سنتی ، ماموریت اصلی یاد دادن و آموزش می‌باشد اما در دانشگاه‌های مجازی ، یادگیری ماموریت اصلی است.

موانع آموزش مجازی و راه بر طرف کردن آن

تجربه اندک در زمینه فناوری و آموزش الکترونیکی:

تعدادی از فراگیران آموزش الکترونیکی را در فناوری و تکنولوژی خلاصه می‌کنند و چون خودشان تجربه‌ای در زمینه‌های فناوری ندارند در آموزش مشارکت نمی‌کنند. آن‌ها گمان می‌کنند این مدل آموزشی تنها برای کسانی است که با فناوری سر و کار داشته اند ، این مساله یکی از بزرگترین چالش‌های آموزش مجازی برای متخصصان در این حوزه است.

برای مقابله با این موضوع متدها و دستورالعمل‌هایی را به آسانی در اختیار کاربران قرار دهید و مطمئن شوید آن‌ها می‌دانند چه کار می‌توانند انجام دهند! همچنین پیش از شروع دوره می‌توانید یک وبینار برگزار کنید ، شیوه بهره وری از سیستم مدیریت آموزش الکترونیکی را نیز می‌توان به شکل ویدئویی در اختیار فراگیران قرار داد.

تجارب نامناسب قبلی در زمینه آموزش الکترونیکی:

همه خاطرات خوبی از دوره تحصیل خود ندارند! همین موضوع می‌تواند دلیلی برای شرکت نکردن آنان در دوره‌های آموزش آنلاین باشد. آن دسته از فراگیران که پیشتر در دوره‌های آموزش الکترونیکی کسل‌کننده شرکت داشته‌اند از نظر روحی نمی‌توانند خود را مجاب به شرکت در دوره‌ها کنند. از پیش راجع به فواید دوره با آن‌ها صحبت کنید ، قبل از شروع آموزش بین آنان نظرسنجی و پرسشنامه پخش کنید تا بدانید مشکل آن‌ها با دوره قبل چه بوده و یا حتی از این دوره چه می خواهند. راجع به مشکلاتی که در دوره قبلی داشته‌اند با آنان گفتگو کنید.

عدم انگیزه در آموزش سنتی و آموزش الکترونیکی:

در دنیای ایدئال آموزش ، همه زمان و توجه لازم برای یادگیری را دارند. آن‌ها برای شرکت در هر دوره‌ای مشتاقند و انگیزه بالایی دارند. اما در واقع متأسفانه متخصصان آموزش الکترونیکی موانع متعددی را بر سر راه خود دارند ، تنها زمانی می‌توانیم با این موانع برخورد کنیم که روش مقابله با آن‌ها را بدانیم. یکی از بزرگترین چالش‌های آموزش ایجاد انگیزه است. کوچکترین مساله‌ای می‌تواند روی انگیزه دانشجویان اثرگذار باشد. یکی از بهترین راه‌های مقابله با انگیزه پایین ، بازی‌سازی است. از طریق بازی‌ها ، افراد را به شرکت در مباحث مشتاق سازید.

شناخت شخصی:

متأسفانه برخی از کاربران ممکن است با افکار شخصی خود مشکل داشته باشند ، به عنوان نمونه آن‌ها ممکن است فکر کنند توانایی لازم برای شرکت در دوره را ندارند ، این مورد سبب می‌شود آن‌ها توانایی لازم را نداشته باشند تا به خوبی از دوره بهره ببرند ، بهترین روش مواجهه با این موضوع شناخت و بررسی دانشجویان است. از فراگیران دوره‌های آموزش الکترونیکی سوالاتی درباره عقایدشان در مورد خودشان بپرسید تا باورهایشان را بدانید ، آن‌ها باید بدانند افکار و باورهای منفی بر کارشان اثر بدی خواهد داشت.

تولید محتوای آموزشی پر چالش:

ایجاد یک آموزش مطلوب به تعادل مطالب و محتوا بستگی دارد اگر خیلی آسان باشد ، افراد کسل می‌شوند و اگر سخت باشد ، از درس زده می‌شوند و خستگی بر آن‌ها چیره خواهد شد. شما باید فراگیرانتان را بشناسید و آنان را ارزیابی کنید تا سطح مطالب در سطح دانش آنان باشد ، هدف شما دادن حس خوب یاد گرفتن به آنهاست تا بتوانید به موانع یادگیری الکترونیکی چیره شوید. می توانید برای افزایش انگیزه اهداف متفاوتی تعریف نمایید. بدین صورت آن‌ها فرصت دارند تا خود را ارزیابی کنند و از موفقیت خود شادمان شوند.

پشتیبانی نامناسب:

بعضی از فراگیران دوره‌های آموزش مجازی به‌طور خود به خود می آموزند اما برخی دیگر به راهنما نیاز دارند. آن‌ها شاید نتوانند از سیستم بهره وری کنند یا محتوای آموزشی را مشکل بپندارند ، بدون در نظر گرفتن اینکه شاگردان شما از چه دسته‌ای هستند ، افرادی را برای راهنمایی و کمک به آن‌ها مقرر کنید.

عدم مشارکت جمعی در دوره‌های آموزش الکترونیکی:

از موانع آموزش الکترونیکی می‌توان به عدم مشارکت جمعی افراد در دوره‌های آموزش مجازی اشاره کرد. بعضی افراد به تنهایی در دوره‌های آموزش الکترونیکی شرکت می‌کنند و برخی دیگر علاقه‌مند به کار گروهی هستند ، آن‌ها می خواهند دانش خود را با کمک به دیگران افزایش دهند. یک شبکه اجتماعی بسازید و یا انجمن آنلاین برای مباحثه ایجاد کنید تا اشخاص بتوانند با همدیگر آشنا شده ، با هم سؤال بپرسند ، می‌توانید یک وبلاگ از عناوین مطرح شده درست کنید تا عقاید دانشجویان را هم بدانید.

خستگی فراگیر در حین دوره آموزش الکترونیکی:

وقتی فراگیران خسته می‌شوند ، تحصیل را کنار می‌گذارند و برای آن‌ها وقت استراحت در نظر بگیرید. از فراگیران نظرسنجی کنید تا افراد اعلام کنند چه وقتی از درس خسته می‌شوند ، به این شکل شما می‌توانید این مشکل را حل کنید.

مزایای آموزش مجازی

منظور از مزایا ، مقایسه آموزش مجازی با آموزش سنتی می‌باشد و اینکه در این سیر تطبیقی ، چه نکاتی هست که ما را به سوی آموزش مجازی سوق می‌دهد.

  • یادگیری در هر زمان و هر مکان و با هر زمینه‌ای
  • کاهش هزینه‌های تولید لوازم
  • حفظ محیط زیست
  • جهانی بودن یادگیری الکترونیکی
  • در دسترس بودن آموزش الکترونیکی به طور ٢۴ ساعته
  • یادگیری بدون پیش نیاز‌های یکسان
  • یادگیری فردی در کنار یادگیری مشارکتی
  • تعیین سرعت و روند آموزش و یادگیری با توجه به نیاز‌های فردی
  • صرفه‌جویی در زمان
  • صرفه‌جویی در هزینه
  • امکان آموزش و یادگیری برای عموم افراد
  •  آموزش و یادگیری به صورت دو طرفه
  •  دریافت سریع نتیجه در آموزش و یادگیری
  • یادگیری مطالب بیشتر (با استفاده از امکانات مالتی مدیا)
  •  حفظ منابع و کاهش آلودگی‌های محیطی و صوتی و…

 با توجه به موارد گفته شده شرحی از مدل‌های آموزش مجازی لازم به ذکر می‌باشد. چرا که با دانستن مدل‌های آموزش مجازی ، به مزایای دیگری از این نوع آموزش پی خواهیم برد.

در یک دسته‌بندی کلی ، مدل‌های یادگیری الکترونیکی به چهار دسته زیر تقسیم می‌شوند:

  • در کلاس ، گروه‌های بحث و مانند آن
  • تابلوی اعلانات و گردهمایی‌ها
  • ویدیو کنفرانس ، تالار گفتمان شبکه‌ای
  • پست الکترونیکی

مدل‌های اول و سوم به صورت همزمان و مدل‌های دوم و چهارم به صورت غیرهمزمان انجام می‌شود.

بنابراین می‌توان مزایای دیگری را نیز با توجه به مدل‌های گفته شده به این نوع آموزش‌ها افزود. از جمله اینکه

آموزش به صورت انفرادی انجام می‌شود ، قابلیت تعاملی بسیار بالایی دارد ، قابلیت جذب دانشجو افزایش می‌یابد و به دلیل عدم نیاز به حضور در کلاس‌ها یا کارگاه‌های سنتی ، موجب کاهش هزینه می‌گردد.

همچنین خطرات جاده ای و هوایی که در مسافرت‌های علمی دور و نزدیک (از رفتن به یک شهر دیگر به منظور شرکت در کلاس‌های سنتی گرفته تا رفتن به یک کشور دیگر) حذف می‌گردد (همان).

دسترسی سریع و آسان در هر زمان و به هر نقطه از جهان

 امروزه با پیشرفتی که در تمام رایانه‌ها و همچنین گوشی‌های تلفن همراه شده است در دورترین نقاط جهان نیز می‌توان به اینترنت دسترسی پیدا کرد. به گونه ای که فراگیران در صورتی که در یک دانشگاه مجازی ثبت نام کرده باشند دغدغه اینکه در ایام مرخصی خود نتوانند در کلاس‌ها شرکت کنند را ندارند. با اتصال به شبکه جهانی اینترنت می‌توانند به تمام مطالب مورد نظر در دوره آموزشی و دانشگاهی خود دست پیدا کنند. 

از طرفی دانشگاهی هم که در حال برگزاری دوره‌هایش به صورت مجازی می‌باشد با دست بازتری می‌تواند فرایند‌ها و فعالیت‌ها را رصد کند. از جمله اینکه دیگر نیازی به حضور دانشجو در زمانی خاص و در مکانی خاص ندارد و هر لحظه که دانشجو وارد فرایند یادگیری می‌شود را بررسی و ثبت نموده و میزان پیشرفت فراگیر را ثبت و ضبط می‌کند و همچنین مقدار زمانی که برای یادگیری صرف شده است را بررسی می‌نماید. همچنین تعداد دفعاتی که برای ورود به آزمون (در صورتی که ورود چندباره از قبل امکانپذیر شده باشد) را ثبت می‌کند و بیشینه و کمینه نمرات فراگیر در آزمون را نیز می‌تواند مقایسه کند.

امکان طراحی برنامه درسی توسط هر دانشجو منطبق با نیاز شخصی

 با توجه به تغییرات سریع در اطلاعات جهانی ، نه تنها روش‌های سنتی یادگیری ، دیگر پاسخگوی نیاز‌های بشری نیست بلکه می‌توان با کمی اغراق گفت که روش‌های سنتی در بعضی از جا‌ها و در بعضی از منابع یادگیری ، به شدت آسیب‌زا نیز می‌باشد. این محدودیت در آموزش‌های مجازی به طور کامل رفع شده است. برای توضیح بیشتر به بیان یک مثال می‌پردازیم.

فرض کنید اگر قرار بود منابع مکتوب ، تن‌ها منبع دسترسی به اطلاعات باشد و فناوری‌های ارتباطی در کنار فناوری‌های اطلاعات ، سرعت بخشیدن به انتقال اطلاعات را بر عهده نداشتند و مثلا فرضیات غلطی مثل چرخیدن خورشید به دور زمین در کتاب‌ها منقول بود ، شاید سال‌ها طول می‌کشید که نظریه درست که همان چرخیدن زمین به دور خورشید است در تمام کتاب‌های علمی چاپ گردد و در اختیار مخاطبان قرار گرفته شود. 

در صورتی که در حال حاضر به راحتی می‌توان حتی تغییر در یافته علمی یک درس خاص را با انجام یک ویرایش ساده ترتیب اثر داد و در واقع ، فراگیر ، می‌تواند هر روز مطمئن باشد که با یک محتوای به‌روز شده مواجه است که اگر هم تغییری داشته باشد و این تغییرات اعمال نشده باشد ، فناوری‌های ارتباطی سریع ، فراگیر را در جریان این تغییرات اطلاعاتی قرار خواهد داد.

تنظیم آهنگ یادگیری

در یادگیری‌های الکترونیکی بر خلاف یادگیری در کلاس‌های سنتی نیازی به این نیست که هر فراگیر با سایر فراگیران همراه باشد و به همراه آن‌ها مطالب را یاد بگیرد بلکه مطمئنا تفاوترهایی که بین فراگیران وجود دارد مورد توجه خواهد بود. یک فراگیر کندتر یاد می‌گیرد و یک فراگیر تندتر و این نوع یادگیری‌های مجازی (به ویژه از نوع آفلاین) می‌تواند کمک بسیاری در این زمینه به فراگیران نماید.

حذف مطالب تکراری

یک دوره مجازی آفلاین را در نظر بگیرید. این دوره شامل محتواهایی هست که یا گذراندن هر محتوا نیاز به گذراندن محتوای قبل و احیانا آزمون قبل از آن دارد و یا اینکه مشاهده تمام محتوا‌ها آزاد است. در هر دو شرایط و به ویژه در شرایطی که مورد دوم (آزاد بودن استفاده از محتوا) اعمال گردد فراگیر می‌تواند به راحتی از مطالبی که آن‌ها را می‌داند گذر کند و به شدت ، سرعت یادگیری خود را به نسبت کلاس‌های سنتی آموزشی افزایش دهد.

چنین فراگیری دیگر نیازی به گذراندن تمام دوره‌ها به صورت تمام وقت ندارد و اگر به محتوایی تسلط دارد وقت خود را ذخیره نموده و یا صرف سایر محتوا‌ها خواهد نمود.

صرفه‌جویی‌های اجتماعی و ملی

همه ساله تعداد زیادی درخت از بین می‌رود تا تبدیل به کاغذ گردد. آموزش‌های مجازی ، نیاز به کاغذ و استفاده از آن را به شدت کاهش داده است. نه مدرس ، نه دانشگاه مجازی و نه فراگیر ، نیازی به استفاده از کاغذ ندارند.

 این امر خود به خود موجب افزایش جذابیت فرایند‌های یاددهی یادگیری نیز می‌شود. چرا که استفاده از صفحه مانتیور و صفحه کلید به جای قلم و کاغذ که در آموزش‌های سنتی رواج داشته است و همچنین استفاده از انواع و اقسام مالتی مدیا‌ها از صوت و تصویر گرفته تا انیمیشن ، انگیزه‌سازی گسترده‌تری نسبت به یادگیری‌های سنتی را به همراه دارد و این انگیزه‌سازی نه فقط برای جذابیت‌های ایجاد شده ، بلکه حتی برای افرادی که دغدغه‌های ملی و فراملی و دیدی گسترده نسبت به منابع زیست محیطی دارند نیز می‌تواند روشی درخور شایسته و جایگزینی مناسب باشد.

افزایش قدرت نگهداری اطلاعات

یک وب سایت و یا یک ال ام اس درون سازمانی می‌تواند چندین و چند گیگ اطلاعات تصویری و صوتی و نوشتاری را در خود حفظ کند بدون اینکه نیاز به فضای فیزیکی داشته باشد. صد‌ها و هزاران جلد کتاب می‌تواند در قالب محتوای الکترونیکی در آید و در سایت‌ها و یا فلش‌ها در اختیار فراگیران قرار گیرد. 

کتابهایی که اگر قرار بود به صورت چاپی مورد استفاده قرار گیرد به چندین کتابخانه نیاز داشت و از طرفی دسترسی به آن نیز فقط در زمان‌های خاصی امکانپذیر می‌گردید. اما با روش‌های مجازی می‌توان هزاران جلد کتاب و چندین و چند گیگ مطالب صوتی و تصویری را با استفاده از چند کلیک رایانه به دست آورد.

افزایش امکان پیگیری کار فراگیر

میزان پیشرفت کار فراگیر و همچنین وضعیت یادگیری وی توسط مدرس ، در آموزش‌های مجازی به شدت بیشتر می‌شود. به جای تصحیح برگه‌های نوشتاری که با خط‌های مختلف نوشته می‌شد و زمان زیادی را از مدرس می‌گرفت ، هوش مصنوعی در سیستم‌های یادگیری الکترونیکی و تصحیح دقیق و صحیح و بدون اشتباه رایانه ، نمرات دقیق را به تعداد هزاران عدد بهمراه تحلیل و ارائه نمودار در کمتر از ساعتی به مدرس تحویل می‌دهد (حتی می‌توان تا حدودی پاسخ‌های تشریحی را نیز با ارائه دادن کلیدواژه‌های به سیستم تصحیح آزمون ، تصحیح نمود).

خودارزشیابی

فراگیر می‌تواند هر لحظه و در هر مکان و هر زمان میزان یادگیری خود را رصد نموده و میزان فهم مطالب را توسط خودش بررسی نماید. به طور مثال ممکن است استفاده از هر محتوا ، منوط به یادگیری محتوای قبل از آن باشد و برای این کار یک آزمون در نظر گرفته شده باشد. در این صورت ، فراگیر در صورتی می‌تواند از محتوای بعدی استفاده کند که در آزمون محتوای قبلی ، نمره قبولی را کسب کرده باشد بنابراین تمام تلاش خود را برای رسیدن به این مهم انجام خواهد داد.

تاثیرات مثبت فرهنگی و اجتماعی

حضور در دانشگاه‌های حضوری ، بعضا مستلزم این است که مهاجرت فردی و یا خانوادگی صورت گیرد. در اغلب کشور‌ها امر مهاجرت برای همه افراد راحت و ممکن نخواهد بود به ویژه اینکه نفس مهاجرت‌های این چنینی می‌تواند مسائل فرهنگی و اجتماعی را متوجه خانواده و جامعه نماید. آموزش الکترونیکی این نقیصه را می‌تواند تا حد زیادی از بین ببرد.

یادگیری‌های گروهی با قومیت‌های متنوع

در یک آموزش الکترونیکی ، می‌توان گروه‌های دانشجویی را به‌منظور انجام پژوهش‌های علمی ، حتی در خارج از کشور نیز شکل داد. در این روش ، دانشجویان در کشور‌های مختلف می‌توانند شبکه‌ای آموزشی را شکل داده و بر اساس آن به کار تبادل یادگیری بپردازند و پروژه‌های علمی را پیش ببرند.

معایب و محدودیت‌های آموزش مجازی

مطمئنا آموزش مجازی با تمام مزایایی که دارد ، یک آموزش کامل نیست و به نوعی می‌توان منظور از معایب و یا محدودیت‌ها را بعضا به هزینه فرصت نیز تعبیر کرد. اینکه با انجام آموزش مجازی چه اهدافی به دست نمی‌آید و چه اهدافی با آموزش‌های غیرمجازی می‌توانست عاید گردد. اولین مساله‌ای که به ذهن می‌رسد این است که میزان تسلط مدرس و همچنین برگزارکننده کلاس (مثلا دانشگاه مجازی) به اینکه دانشجو یا فراگیر به طور کامل حضور مجازی و ذهنی در کلاس درس دارد را با چالش جدی مواجه کرده است. اگرچه برای کاهش این نقیصه ممکن است یک مدرس هر چند دقیقه یک بار از یکی از فراگیران مقداری از مطالب گفته شده را بخواهد اما تضمینی وجود ندارد که این روش بتواند میزان توجه دانشجویان را افزایش دهد.

از طرف دیگر ، وقتی که فراگیر در یک محیط متمرکز (مثلا کلاس درس سنتی) بمنظور شرکت در یک دوره یادگیری حضور نداشته باشد خواه ناخواه موارد دیگری به سراغش می‌آید که در فرایند یادگیری خلل ایجاد می‌کند برای مثال ممکن است فراگیر در « محل کار » مبادرت به شرکت دردوره آموزشی کرده باشد ، در این موقعیت ممکن است ارباب‌رجوع به فراگیر مراجعه کند؛ یا اگر در « منزل » در حال استفاده از کلاس درس می‌باشد ممکن است کار‌های شخصی و یا خانوادگی برایش پیش بیاید چرا که کماکان برای اکثر افراد ، شرکت کردن یک نفر در یک کلاس درس و فقط با یک گوشی تلفن همراه و یا لپ تاپ ، رسمیت کلاس درس سنتی را پیدا نکرده است.

محدودیت دیگر این است که به‌منظور ایجاد یک دوره آموزش مجازی مناسب و با محتوا‌های متنوع ، اجراکننده دوره آموزشی نیاز به زیرساخت‌های بسیار مناسبی دارد. این زیرساخت‌ها از سخت افزار گرفته تا نرم‌افزار ، نیازمند هزینه کردن مقدار قابل توجهی بودجه مالی می‌باشد در صورتی که هر دانشگاه مجازی‌ای شاید مبادرت به انجام این هزینه‌ها ننماید. از طرف دیگر ، شرکت کردن فراگیران در اینچنین دوره‌هایی نیز نیازمند هزینه‌هایی است؛ اگرچه از هزینه‌های دوره‌های حضوری کمتر است اما برای افرادی که حداقل‌ها را در اختیار ندارند (این حداقل‌ها می‌تواند حداقل‌های زیرساختی مثل اینترنت-بسته به محل زندگی و کار و آنتن‌دهی مناسب و یا حداقل‌های مالی- خرید سخت‌افزار و اینترنت مناسب- باشد) چندان کارساز نخواهد بود.

اگر قصد استفاده از انواع و اقسام محتوا‌های مجازی مالتی مدیا وجود داشته باشد مطمئنا پهنای باند وسیع و گسترده و امکانات جانبی دیگری نیاز است و اگر از انجام این هزینه صرف نظر گردد ، یادگیری و آموزش الکترونیکی محدود به نوشتار و تصاویر ساده می‌شود که این امر خود به خود کیفیت دوره آموزشی را تحت الشعاع قرار می‌دهد.

محدودیت دیگری که می‌توان در این بخش به آن اشاره کرد این است که معمولا موسسات و دانشگاه‌های اجراکننده دوره‌های مجازی یک حداقل‌هایی را بمنظور شرکت در دوره‌های مجازی اعلام می‌دارند اما رعایت کردن این حداقل‌ها به مثابه این نیست که همه در تمام شرایط به یک شکل و یک کیفیت یکسان از دوره بهره‌مند می‌شوند. به این امر ، نوسانات شبکه جهانی اینترنت در مناطق مختلف را نیز باید افزود. در کنار موارد گفته شده ، بعضا نبود معلم در یک جلسه حضوری ، خود به خود برای افرادی که به شکل سنتی ، مقاطع آموزشی را پشت سر گذاشته‌اند ایجاد اضطراب می‌کند.

نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد حذف تقریبی زبان غیرکلامی می‌باشد؛ در یک جلسه مجازی آنلاین ، می‌توان از چهره مدرس ، تا حدودی زبان غیرکلامی او را تشخیص داد. امروزه زبان غیرکلامی یک فاکتور مهم و اساسی در تدریس می‌باشد. از طرفی ، مدرس نمیتواند متوجه زبان غیرکلامی همه فراگیران به صورت همزمان شود و به فراخور« تشخیص غیرمشهود » که برگرفته از زبان غیرکلامی فراگیر است ، تصمیم گیری‌های خود را جهت‌دهی نماید. به این امر ، تغییرات تن صدا را نیز می‌توان اضافه کرد؛ اگر یک دوره آموزشی با تعداد فراگیر چندصدنفره برگزار شود که در این دوره آموزشی ، فاکتور زبان غیرکلامی و به ویژه تن صدا مهم باشد ، اما حتی اگر برای ٢٠ درصد فراگیران ، مشکلات ولو مقطعی در دریافت صدا وجود داشته باشد ، مدرس نمیتواند با استفاده از مولفه‌ی تن صدا ، اهداف خود را برای همه فراگیران پوشش دهد.

کافی نبودن دانش رایانه‌ای دانشجویان ، از موارد دیگر می‌باشد؛ به یک مثال توجه نمایید: برای برگزاری اغلب جلسات مجازی آنلاین ، چند فاکتور از پیش تعیین شده ، لازم و ضروری فرض می‌شود؛ یکی از این فاکتورها ، آپدیت بودن نرم افزار‌های مورد استفاده است. مثلا وقتی قرار است از مرورگر گوگل کروم به منظور حضور در جلسه مجازی استفاده شود ، در صورتی که این مرورگر نیاز به آپدیت داشته باشد ، و این آپدیت اندکی قبل از برگزاری جلسه ، لازم فرض شود ، هیچ اطمینانی وجود ندارد که همه فراگیران آپدیت مورد نظر را انجام داده باشند و یا اینکه به همه فراگیران برای انجام آپدیت ، اطلاع‌رسانی لازم صورت گرفته باشد. همچنین نحوه آپدیت کردن مرورگر‌ها در PC و تلفن همراه ، متفاوت است که خود ، کار اطلاع‌ رسانی و آموزش همگانی در این زمینه را با محدودیت‌های دیگری مواجه می‌کند.

از جمله محدودیت‌های فرهنگی استفاده از آموزش و یادگیری الکترونیکی ، عدم آشنایی مدرس و فراگیر به قوانین کپی رایت می‌باشد. همچنین نکته دیگری که قابل تامل است این است که «فضای مجازی هرگز نمیتواند پیوند‌های محکم انسانی را میان افراد برقرار سازد »

در یک جلسه چند نفره آنلاین ، اگر سوالی برای فراگیر پیش بیاید می‌تواند از مدرس سوال نموده و پاسخ مورد نظر را دریافت کند اما در یک جلسه مجازی آفلاین ، این امکان با تاخیر بعضا قابل توجهی همراه است؛ معمولا روش‌های برقراری ارتباط با مدرس به ایمیل و چت‌های نوشتاری و یا استفاده از پیام‌رسان‌ها و روش‌های مشابه محدود می‌شود که این امر تاخیر قابل ملاحظه‌ای را برای فراگیر بمنظور دریافت پاسخ به همراه دارد.

از طرفی ، مواد آموزشی‌ای که نیاز به برقراری ارتباط دوسویه دارند را نمی‌توان به صورت یادگیری الکترونیکی آفلاین ، آموزش داد.

روش تدریس پرسش و پاسخ که یک روش آموزشی با قدمت بسیار زیاد است را نمی‌توان در یادگیری الکترونیکی از نوع آفلاین مورد استفاده قرار داد.

فرصت‌های آموزش مجازی

منظور از فرصتها ، امکاناتی است که آموزش مجازی در اختیار ما می‌گذارد. تا اینجا بحث از مزایا و محدودیت‌ها (معایب) آموزش مجازی مطرح شد؛ مزایا یعنی استفاده از آموزش مجازی چه سود و نفعی را به استفاده‌کننده می‌رساند و منظور از معایب و محدودیت‌ها یعنی چه اهدافی وجود دارد که با آموزش مجازی قابلیت دسترسی ندارد و یا اینکه کیفیت چه مواردی با آموزش مجازی پایین می‌آید.

اما می‌توان فرصت‌ها و امکانات را اینگونه تعبیر کرد که چه مواردی غیر از موارد آموزشی عاید استفاده‌کنندگان آموزش‌های مجازی می‌شود.

اینکه آموزش‌های مجازی چه چشم‌اندازهایی را می‌توانند داشته باشند و چه چشم‌اندازهایی را می‌توانند در عرصه‌های مختلف ایجاد کنند.

موریسون ، جیمز و اسپنسر در پژوهشی گزارش نموده‌اند که در دانشگاه و دبیرستان‌های مجازی در میشیگان ، فراگیران می‌توانند به صورت آنلاین ، به فرصت‌های شغلی ، ایجاد یک طرح توسعه حرفه‌ای ، همکاری آنلاین با مشاوران حرفه‌ای ، نمودار مجموعه‌ای کامل از فرصت‌های شغلی ، بررسی حقوق با شروع کار در این مشاغل و خواندن نظر متخصصان بپردازند.

آموزش‌های مجازی تغییرات پارادایم را در گذر از «جامعه صنعت محور» به «جامعه اطلاعات محور» ممکن می‌سازد. در این گذر ، نقش عمده بر دوش دانش‌آموختگان جامعه است و آموزش و یادگیری می‌باید بر اساس رویکرد‌های جدید تنظیم شود.

پیش‌نیاز وارد شدن به این پهنه ، گسترش سریع و وسیع آموزش الکترونیکی ، از پایینترین تا بالاترین سطح نظام آموزشی کشور است.

کوهن معتهد است که مدل پیشرفت علم ، تحول از یک پارادایم به پارادایم دیگر است و در هر حوزه فکری می‌توان پارادایمی را یافت.

فناوری اطلاعات ، پارادایم جدیدی است که در هر حوز‌ه‌ای کاربرد دارد و ضمن ایجاد پارادایم‌های دیگر ، سبب تغییر چهره‌ی جهان ما شده و امکان آموزش متناسب با نیاز‌های عصر حاضر را فراهم نموده است.

پارادایم ایجاد شده توسط آموزش مجازی یا الکترونیکی در هر زمینه ، برای هر فرد و در هر زمان و مکان و شاید از همه مهمتر ، به صورت مادام العمر می‌باشد

چالش‌های آموزش مجازی

چالش‌های آموزش مجازی در نگاه اول با مفهوم معایب آموزش مجازی که در قسمت قبل شرح داده شده همپوشانی معنایی دارند اما می‌توان گفت این چالش‌ها مواردی هستند که می‌بایست به صورت جدی به آن پرداخت و با رفع و رجوع کردن موارد مذکور ، کیفیت دوره‌های مجازی به مراتب بیشتر خواهد شد.

از طرف دیگر ، چالش‌ها اگر چه موارد معتنابه هستند ، می‌توانیم این مفهوم را به صورت عام در نظر بگیریم و تفاوت آن با محدودیت‌های آموزش مجازی این است که لزوما در تمام موارد مطرح شده در بحث محدودیتها ، این چالش‌ها به چشم نخواهند خورد. اما محدودیت‌ها بالذات جزو لاینفک آموزش مجازی به حساب می‌آیند.

چالش‌های آموزش مجازی در وهله اول به سه مولفه تقسیم می‌گردد:

تربیت:

داده‌های پژوهش نشان داد فضای مجازی نتوانسته است زمینه‌های رشد تربیتی و شخصیتی را برای دانشجویان فراهم کند. فقدان ارتباط چهره به چهره موجب شده دانشجویان نتوانند از استادان و سایر افراد در عرصه دانشگاه تأثیرپذیری اخلاقی داشته باشند. اظهارات برخی از استادان در این باره قابل تامل است.

دکتر مریم کیان درمقاله‌ ای به نقل از سرکار آرانی می‌نویسد: « از نظر من بزرگترین نقطه ضعف شیوه مجازی این است که تربیت وجود ندارد. در دانشگاه معمولا تعلیم و تربیت با هم هستند که تربیت تقریبا در سیستم مجازی صفر است. در حالی که در دانشگاه حضوری ، در کارشناسی و تحصیلات تکمیلی ، دانشجویان سال‌های متمادی در دانشگاه هستند و ارتباطات عاطفی و اخلاقی با استاد خواهند داشت. در صورتی که یک استاد ، از نظر اخلاقی ، خوب باشد ، دانشجویان از وی الگوپذیری خواهند داشت. بعضا دانشجویان ، به انداز‌ه‌ای که تاثیرپذیری علمی از استاد دارند ، تاثیرپذیری اخلاقی نیز دارند. این امر در آموزش مجازی تقریبا وجود ندارد. »

در این ارتباط باید خاطر نشان کرد که در فضای آموزش مجازی ، شخصیت استاد و آموزشیار تنها از طریق کلمات بر صفحه نمایش ظاهر می‌گردد. در آموزش مجازی ، دانشجو به پشتیبانی‌های مختلفی از جمله پند و اندرز‌های تربیتی ، انواع گوناگون مشاوره و خدمات خاص نیاز دارد. این انواع پشتیبانی ، همگی از ارزش یکسانی برخوردارند و باید مورد توجه باشد.

خلاقیت:

در این زمینه ، چالش آموزش مجازی این است که تا چه حد توانسته است علی‌رغم فراهم کردن محیطی که در آن ، دانشجو وابسته به تشویق و پاداش شده است ، روح خلاقیت را گسترش دهد. در حالت عادی ، روحیه خلاقیت در یک جمع حضوری و در محیط‌های فیزیکی بیشتر و بهتر انجام می‌شود. مجازی بودن یادگیری به علاوه‌ی ترس از تجربه‌گرایی جسورانه ، پرورش خلاقیت را با مشکل جدی مواجه خواهد کرد.

گفته‌های یکی از اساتید در مورد چالش خلاقیت در آموزش مجازی آفلاین خواندنی است:

 در کلاس حضوری ، استاد مجبور است در فیزیک کلاس حضور داشته باشد ، صحبت کند ولو جملاتش را تغییر نداده باشد باز هم می‌بایست مطالب جدید ارائه دهد و ایده‌های خلاق و نو در کلاس پیش خواهد آمد اما در یادگیری آفلاین ، تولید درس ، یک بار صورت می‌گیرد و تا مدت‌ها به همین شکل باقی خواهد ماند. 

بنابراین به نظر می‌رسد در آموزش مجازی ، درگیرشدن در یادگیری به شیوه انتقادی و حل مسئله هم کاهش می‌یابد. در نتیجه ، چنین درسهایی یادگیرنده را به مرحله بالاتری از کاردانی نمی‌رساند و زمینه نوآوری و رشد ایده‌های خلاقانه را چندان میسر نمیسازد.

روابط قدرت:

از جمله مسائل قابل مطالعه در عرصه نظام آموزش عالی ، موضوع «روابط قدرت» در فضای دانشگاه است. در این مطالعه ، یافته‌های حاصل از مصاحبه نشان داد این روابط شاکله جدیدی به خود گرفته است. یافته‌های این بخش را می‌توان به چهار حوزه تقسیم کرد:

  • روابط استاد- دانشجو
  • دانشجو- دانشجو
  • استاد/دانشجو- دانشگاه
  •  استاد- استاد

روابط استاد- دانشجو:

ما این را بحث تحت عنوان دموکراتیک شدن روابط استاد و دانشجو بیان می‌نماییم. در شکل سنتی دانشگاهها ، روابط از بالا به پایین تعریف می‌شد. اما با درگیر شدن فراگیران در آموزش‌های مجازی ، این روابط ، با تغییر ماهوی مواجه خواهد شد؛ استاد ، دیگر یکه‌تاز سخن نخواهد بود و دسترسی دانشجو با انواع و اقسام اطلاعات و یادگیریها ، حتی می‌تواند محتوای ارائه شده در جلسات مجازی را نیز با چالش مواجه کند. از طرفی با گسترش امکان ارتباط گیری در شبکه‌های جهانی ، می‌توان ، نکات مطرح شده توسط استاد در یک جلسه مجازی را از طریق اینترنت بررسی کرد و صحت و سقم آن را به چالش کشید.

با توجه به اینکه دموکراتیک شدن روابط استاد و دانشجو ، نقش سخنوری محض استاد را کاملا دگرگون کرده و استاد را به یک تسهیل‌گر فرایند آموزشی تبدیل کرده است ، باید این چالش را مورد توجه قرار داد که در آموزش‌های مجازی به ویژه آنلاین ، نیاز به استاد « تسهیلگر » به مراتب بیشتر از استاد « سخنور » است. بنابراین به نظر می‌رسد روابط استاد و دانشجو که می‌تواند مبنای اصلی یادگیری محتوا باشد تا حدی متحول شده است.

صاحبنظران فضای مجازی نیز بر این باورند که آموزش مجازی فقط شامل آموزش از راه دور نمیشود ، بلکه گسترده می‌باشد و تبدیل به شبکه توزیع جهانی منابع آموزشی ، شامل محتوای غنی و روابط گسترده‌تر با استادان دروس می‌شود. چنانچه اینگونه باشد ، نتیجه کار یک محیط آموزشی‌ای غنی است که همه به راحتی به آن دسترسی داشته باشند.

روابط دانشجو-دانشجو:

با توجه به اینکه نفس یادگیری الکترونیکی موجب می‌شود ، دانشجویان نبود استاد را بیش از کلاس‌های حضوری احساس نمایند معمولا مبادرت به ایجاد گروه‌های دانشجویی به منظور ارتقاء یادگیری‌هایشان می‌نمایند؛ این عمل در وهله اول بسیار خوب است و مناسب به نظر می‌رسد اما چالشی که در آن می‌توان حدس زد خطر یادگیری‌های غیرعلمی بدلیل در دسترس نبودن همیشگی مدرس است. 

در کلاس‌های حضوری اگر بحثی گروهی در کلاس رخ می‌داد مدرس ، جهت‌دهی این بحث‌ها را بر عهده می‌گرفت اما در کلاس‌های مجازی به ویژه از نوع آفلاین ، دریافت جهتگیری از مدرس نسبت به فعالیت‌های گروهی با چالشهایی مواجه است که در بخش معایب آموزش مجازی ، تحت عنوان تاخیر در دریافت بازخورد از مدرس مطرح شد.

روابط استاد/ دانشجو- دانشگاه:

یکی دیگر از چالش‌های یادگیری الکترونیکی ، ایجاد حس استاد بودن در اساتید و ایجاد حس دانشجو بودن در دانشجویان می‌باشد. وقتی استاد در یک محیط فیزیکی اما کاملا علمی به اسم دانشگاه حضور ندارد خود به خود این حس را که استاد است و بعد از ورود به کلاس ، دانشجویان برایش برمی‌خیزند و برای شأن علمی‌اش در نحوه گفتار‌های غیرکلامی نیز ارزش و اهمیت قائل هستند ، کمرنگ می‌بیند و می‌تواند در کیفیت تدریسش نیز موثر باشد. 

از طرفی دانشجویان نیز وقتی احساس کنند در یک محیط علمی قرار ندارند و به یک تشکل دانشجویی دسترسی ندارند دچار نوعی بی هویتی از نظر دانشجو بودن می‌شوند بنابراین این چالش ، جدی به نظر می‌رسد که حتما می‌بایست دست‌اندرکاران دانشگاه‌های مجازی به آن توجه ویژه و شایان داشته باشند.

روابط استاد- استاد:

چالش دیگری که گردانندگان دانشگاه‌های مجازی به آن توجه می‌نمایند این است که یک شبکه ارتباطی مجازی برگرفته از نسخه فیزیکی دانشگاه‌های حضوری ، می‌بایست بین اساتید شکل بگیرد؛ در این شبکه ارتباطی ، اساتید با هم تبادل نظر نموده ، گپ و گفتی می‌زنند ، مشکلات کلاسهایشان را به یکدیگر منتقل نموده و مشورت می‌نمایند ، ارتباطات صمیمانه شکل می‌گیرد و پویایی کلاس‌های مجازی را بیشتر خواهند نمود. اگر این شبکه ارتباطی در دانشگاه‌های مجازی به شکل مناسب ، ایجاد نشده باشد ، چالش مهمی متوجه یادگیری‌ها خواهد شد.

دیگر چالش‌های پیش روی آموزش مجازی

به کارگیری صنعت یادگیری چالاک و رو به رشد؛ سرعت در یادگیری‌های الکترونیکی؛ نیروی انسانی متخصص در طراحی و تولید محتوا و در ارائه محتوا (مدرس)؛ روش‌های تدریس مناسب محیط‌های الکترونیکی؛ نیاز روز افزون به نوآوری‌های مجدد آموزشی.

نکته پایانی که به این بخش افزوده می‌شود این است که استفاده مفید از یک دوره مجازی (آنلاین و یا آفلاین) نیازمند حضور در یک محیط به دور از آلودگی صوتی می‌باشد؛ اگر این آلودگی صوتی ، قابل ملاحظه باشد ، یادگیری را با خلل مواجه خواهد کرد.

منابع:

همین امروز اولین کلاس آنلاین خود را با روبرو برگزار کنید